شعری از محمد تقی اکبری سراج نان صلح
هفتروز و هفتصدماه است میجنگند در هلمند
اندک اندک نانِ صلحت میرسد ای کودکِ دلبند!
میرسد نانِ تو داغ و تازهتر از ابر و باد و ماه
کوههای توره بوره، موجهای تفتۀ هلمند
میرسد نانِ تو رنگینتر از آوازی که خشکیده
بر در و دیوارِ خانه، اندرونِ حجلۀ پیوند
نان خود را گرم قسمت میکنی با اسپکانی شوخ
ریخته در کوچههای بلخ، … ادامه خواندن شعری از محمد تقی اکبری سراج نان صلح
برای جاسازی نوشته، این نشانی را در سایت وردپرسی خود قرار دهید.
برای جاسازی این نوشته، این کد را در سایت خود قرار دهید.